جدول جو
جدول جو

معنی وجین سری - جستجوی لغت در جدول جو

وجین سری
جشنی که پس از پیان وجین ترتیب دهند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
این جهانی. دنیوی. مقابل آن سری:
هر ذلیلی که حق عزیز کند
آن عزیزیش این سری منگر.
خاقانی.
، تباه و ضایع نمودن کرم چیزی را. (آنندراج). بید زدن و بید خوردن و ضایع شدن از بیدخوردگی. (اشتینگاس) (ناظم الاطباء) ، برانگیختن. (از آنندراج) ، پریشان نمودن. (از آنندراج) ، بخشم درآوردن، آزردن، زخم کردن و مجروح نمودن، شکافته شدن. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از این سری
تصویر این سری
این جهانی دنیوی مقابل آن سری، ظاهری عرضی
فرهنگ لغت هوشیار
مرتعی در نزدیکی لرگان کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
محصول کشاورزی که وجین و علف هرز آن را ناتوان کند
فرهنگ گویش مازندرانی
وجین کننده
فرهنگ گویش مازندرانی